نسل جوان چون از فطرت دست نخورده و سرشت پاکی بهرهمند است در طول تاریخ همواره از حرکتهای اصلاحی و دینی استقبال و حمایت کرده است. در آغاز رسالت پیامبر صل الله علیه و آله و سلم و پیش از آشکار شدن رسالت آن حضرت، تعداد چشمگیری از جوانان به افکار و اندیشههای حضرت لبیک گفتند و اسلام آوردند. از سوی دیگر، رسول گرامی اسلام به جوانان عنایت ویژهای داشت و اغلب از آنها در امور مهم اجرایی، نظامی، دینی و غیره بهره میگرفت و بعضی را به عنوان نماینده و سفیر نزد پادشاهان و رهبران کشورهای دیگر میفرستادند که گاهی آن حضرت به خاطر همین گزینشها مورد اعتراض اصحاب میانسال قرار میگرفت.[1] در زمان امام علی علیه السلام و سایر امامان معصوم هم، جوانان نقش و جایگاه مهمی داشتند، چنانکه نقش جوانان در قیام تاریخی کربلا بر کسی پوشیده نیست. علاوه بر شواهد تاریخی، تجربه انقلاب اسلامی ایران هم این واقعیت را به وضوح نشان داد. قشر پرشور و پویای جوان در تمام مراحل انقلاب، حضوری حماسی داشته و از جان خود در راه رشد، بالندگی و پیروزی انقلاب مایه گذاشتند، بعد از پیروزی نیز،این قشر در برابر انواع و اقسام ترفندهای دشمن مقاومت کرد، به گونهای که میتوان گفت اگر حضور چشمگیر و حماسی جوانان در انقلاب اسلامی ایران صورت نمیگرفت امروزه سرنوشت انقلاب و جایگاه آن معلوم نبود. در رکاب حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریفشواهد معتبر تاریخی و تجربههای عینی درنهضت بزرگ اسلامی ایران به خوبی نشان میدهند که نقش قشر جوان در ظهور حضرت حجت و حکومت آن حضرت به مراتب چشمگیرتر از گذشته و امروز خواهد شد و خدمات جوانان در راه تحقق آرمانهای امام عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف به اوج خود خواهد رسید، این موضوع با روایتی از امام صادق علیه السلام مورد تأکید قرار گرفته، ایشان میفرمایند: «هنگام ظهور حضرت مهدی، جوانان شیعه در حالی که بر روی بامهای خانه هایشان در خواب به سر میبرند همگی در یک شب به ندای آسمانی آن حضرت لبیک میگویند و در همان شب، بدون وعده قبلی به سوی مکه میشتابند در بامداد خود را به آن شهر میرسانندو به زیارت امام و رهبر خویش نایل میشوند».[2] اولین سفیر جوانامام جعفر صادق علیه السلام فرمود: هنگام ظهور آن حضرت، جوانی از سوی آن حضرت به عنوان سفیر انتخاب میشود و از جانب آن حضرت به سوی مکه میرود، تا پیام امام را به اهل مکه برساند و آنها را به پیروی از حکومت حق فراخواند (دربرخی روایات، از او باعنوان «نفس زکیه» و «سید حسنی» یاد شده است). وی خود را به مکه میرساند و پیام آن حضرت را به مردم ابلاغ میکند، اما حکمرانان مکه او را میان رکن و مقام به شهادت میرسانند. این جوان سلحشور، نخستین سفیر حضرت حجت و اولین شهید در راه تحقق حکومت جهانی امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف است.[3] 313 یاور جواناوصاف و خصوصیاتی که در احادیث منقول از ائمه هدی علیهم السلام برای 313 نفر از اصحاب خاص امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف ذکر شده، عبارت است از: «جوان، عالم، فقیه، عارف، ایمان استوار، شجاع، متواضع، شیفتة شهادت و...» صفت جوانی یکی از ویژگیهای این گروه میباشد. حضرت علی علیه السلام فرمود: اصحاب و یاران حضرت مهدی جوانانی هستند که در میان آنها پیرمرد به چشم نمیخورد مگر خیلی اندک مانند سرمه در چشم و نمک در غذا که کمترین چیزی است».[4] منجی جواندر کلمات بیشتر امامان معصوم علیهم السلام صفت جوانی یکی از ویژگیهای حضرت مهدی مطرح شده و با عبارات گوناگونی جوانی آن حضرت مورد تأکید قرار گرفته که به چند نمونه از آن روایات اشاره میشود. 1. امام علی علیه السلام فرمود: مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف، جوانی از قبیله قریش و مرد چابک و ماهری از تبار دلیر مردان است که در سن 30 یا کمتر از 40 سال ظهور میکند.»[5] 2. امام حسن علیه السلام فرمود: خداوند عمر حضرت مهدی را در غیبت طولانی میکند و سپس او را به صورت شخصی جوان ظاهرمی سازد تا معلوم شود که خدای متعال بر همه چیز قادر و تواناست».[6] 3. در روایات متعددی از امام صادق علیه السلام نقل شده است که ایشان فرمودند: «مهدی جوانی رشید و بلندقامت است که در سن نزدیک به 30 سال ظهور خواهد کرد.[7] 4. امام رضا علیه السلام فرمود: علامت مهدی، این است که وی از نظر سنی، پیر اما در ظاهر و سیما، جوان خواهد بود به طوری که هر کس آن حضرت را زیارت کند 40 یا کمتر از آن را تصور خواهد کرد.»[8] |
گرچه پیمان را شکسته ام بر سر پیمانه ام با همه بد عهدی ام آن عاشق دیوانه ام
گر به ظاهر دورم از درگاه تو ای نازنین باز هم مشتاق روی دلکش جانانه ام
از در میخانه ات ای شاهد خوبان مران با همه عصیان همان دردی کش میخانه ام
پرده بردار از رخ زیبا که مشتاق تو ام آن رخ زیبا ندیده، واله و دیوانه ام
پادشاه جودی و ما بنده درگاه تو منتظر بر درگهت، زان بخشش شاهانه ام
در میان بحر هجران غوطه ور گشتم ولی باز هم در جستجوی گوهر دردانه ام
هم چون من هرگز نباشد بر درت پیمان شکن لیک با الطاف غیر از تو، شها! بیگانه ام
چون که لطف توست تنها ضامن رسوایی ام ور نه آن گردم که افشان دردل ویرانه ام
انتظارت بیش از حدشد، تحمل تا به کی؟ آفتابا! بهر دیدار رخت پروانه ام
واله و "شیدا" و مستم لیک، محتاج تو ام یک نظر بر من نما، ای عارف فرزانه ام!
حالا دیگه این دعا برای همه ما آشناست. همه ما میدونیم این دعا حسن مطلع حرف های کیه . چهار سال هر وقت خواست جایی حرفی بزنه اولش برای ظهور امام زمانش دعا کرد. آخه میدونی اون عاشق مهدی فاطمست آرزوش اینه که وقتی داره شهید میشه مهدی فاطمه بیاد و سرش رو تو بغلش بگیره ، شاید چهره اش یه کم شکسته باشه ولی یه حس شیرینی توی چین و چروک های صورتش آدم رو مجذوب میکنه . مگه امام حسین نبود که سر غلام سیاه را در بغل گرفت و صورت به صورتش گذاشت . میگفت اگه جای همون غلام سیاه هم باشه براش بسه....
جزو اولین کسانی بود که با تیر غیرت قلب دشمن رو نشونه گرفت و روانه مرزها شد تا امروز میرحسین افتخار کنه که هشت سال جنگ رو اداره کرد...چه میشه کرد رسم زمونه همینه دیگه... رفقاش زیر تانک رفتند تا ما الان زیر پتوی گرممون بریم و راحت بخوابیم...
بعد از جنگ فهمید که باید به علم مجهز بشه تا بتونه به جهادش ادامه بده ؛ تو اونجا هم کم نیاورد تا آخرش رفت ... گذشت و گذشت تا حس کرد که حالا وقتش رسیده تا مرد و مردونه بیاد جلو و یه سر و سامونی به اوضاع بده . از همون موقع که گفت به هیچ کس باج نمیده میدونست قراره مورد هجوم ناجوانمردانه بیگانه ها و بیگانه های در لبیاس خودی قرار بگیره ... باشه ... از همون خدای مهدی کمک میگیره و باز تا اخرش میره ، برای کسی که آرزوی شهادت در رکاب امام زمانش رو داره که این چیزی نیست...
دوباره باید بیای جلو ... نهال عزتی که کاشتی رو دارند لگدمال میکنند... باید خودت نگهش داری... ما هم کنارتیم ، ما هم مثل خودت تا آخرش میاییم.... ولی اگه یه روزی به آرزوت رسیدی و مهدی فاطمه رو دیدی سلام ما رو هم بهش برسون.... خدا رو چه دیدی ، شاید اون موقع هم با هم بودیم ؛ ولی حالا وقتش نیست که پا پس بکشیم پس دست در دست هم روانه عرصه جهادی دیگر میشویم
خدایا تو رو به اقتدار دماوند ، به قداست شلمچه ، به عزت ایران و به آبروی مهدی قسمت میدم که همیشه حمایتش کنی که حمایت تو براش کافیه